يکشنبه ۲۶ تير ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۵۲
Share/Save/Bookmark
 
مرور مطبوعات

روزنامه‌ها امروز چه گفتند؟

روزنامه‌ها امروز چه گفتند؟
 


روزنامه اطلاعات سرمقاله‌ی خود را به بحران انرژی در اروپا اختصاص داد. دکتر شهیدی مؤدب در این یادداشت، به بحران انرژی در اروپا پرداخته و به تأثیر آن بر وضعیت سیاسی اروپا و آمریکا می‌پردازد.
 وقتی هوا گرم می‌شود، مصرف برق بالا می‌رود. با توجه به عدم تناسب میان میزان تقاضای مصرف و تولید برق، هم در کشورهایی که تولید برق کافی ندارند و هم در ممالکی که سوخت‌های فسیلی از خارج وارد می‌کنند، گرمای شدید در این گونه کشورها کارخانجات صنعتی را با مشکلات فراوانی مواجه می‌سازد. یورش روسیه به اوکراین نیز، کشورهایی را که در اروپا از نفت و گاز روسیه برای تولید انرژی استفاده می‌کنند، در تابستان اخیر با سختی‌های زیادی دست به گریبان کرده است و علاوه بر ایجاد نوسان‌ در جریان برق، به بالارفتن بهای برق مصرفی منجر شده که اگر کارخانه‌ها را به تعطیلی نکشاند، باعث بالا رفتن قیمت تمام‌شده کالاها نیز می‌شود که نارضایتی مصرف‌کننده را دامن زده و برای دولت‌ها، مشکلات سیاسی می‌آفریند. در روزنامه لوموند روز شنبه، تصویر مردی در حال سقوط کشیده شده که به پیشانی‌اش دو کنتور مصرف برق و گاز وصل است و یک دست او با پنج انگشت به پنج شیر نفت و گاز وصل شده است تا سقوط نکند. در کنار این تصویر، خبرنگار از قول یکی از صاحبان صنایع که در کارخانه خود باید حرارت ۱۴۵۰ درجه سانتی‌گراد را تولید کند می‌نویسد: سال گذشته مشاور انرژی من توصیه کرد که برق مگاوات ساعتی ۸۰ یورو خریداری کنم ولی من این کار را نکردم. امسال دارم برق مشابه را به ۱۹ برابر یعنی به ۸۰۰ یورو می‌خرم و سال آینده باید دو برابرش را بپردازم. من اشتباه کردم.
 
روزنامه کیهان به قلم حسین شریعتمداری، موضوع غدیر را سوژه سرمقاله خود قرار داد؛
این کلام را نمی‌دانم از کیست ولی از هرکه هست، حکیمانه به نظر می‌رسد، «‌غدیر، کربلای عوام بود و کربلا، غدیر خواص‌». در غدیر با آن که بیعت کرده بودند، عهد شکستند و «‌‌جفا» کردند. در کربلا، با آن که بیعت برداشته شده بود، پای پس نکشیدند و «‌وفا» کردند ...
امروز اما، این گزاره کامل به نظر نمی‌رسد و ادامه‌ای دارد که ناگفته مانده است و آن، این که در انقلاب اسلامی، کربلا و غدیر به هم رسیدند و مردم این مرز و بوم بی‌آنکه در غدیر بوده و یا در کربلا حضور داشته باشند، بیعت بشکسته در غدیر و نابسته در کربلا را به یکدیگر گره زدند و آن عهد که در «الست» با خدای خویش بسته بودند «ارنی گویان» به میقات بردند. پرچم ولایت را که بی‌اعتناء به غدیر بر زمین مانده بود، بر‌افراشتند و اسلام ناب به غارت رفته در کربلا را برپا داشتند و این‌گونه بود که امام راحل ما می‌فرمود «‌‌من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول‌الله - صلی‌الله علیه و آله- و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی- صلوات الله و سلامه علیهم- می‌باشند».
 
روزنامه شرق یاداشتی از کیومرث اشتریان پیرامون مسئله آزادی را به‌عنوان سرمقاله منتشر کرد؛
یک پرسش مهم برای نظام جمهوری اسلامی و مسئولان و متفکران و فعالان، پرسش از آزاد‌ی‌ است. یک حکومت نمی‌‌تواند گریبان خود را از تأمل نظری درباره آزادی و معماری نظام سیاسی رها کند و همواره باید درک خود را از آزادی اصلاح و بارور کند. بازداشت مصطفی تاج‌زاده بار دیگر نشان می‌‌دهد تا چه اندازه درک از آزادی گنگ است و معماری نظام سیاسی در جمهوری اسلامی چگونه اسیر جریان ابهام است. گویی نظریه آزادی کم‌وبیش تنقیح‌شده‌ای وجود ندارد و ما دچار روزمرگی هستیم. حکومت‌های باثبات در جریانی تاریخی به درجاتی متفاوت نظریه آزادی را نهادینه کرده‌اند. مفهوم آزادی، چون بسیاری از دیگر مفاهیم، «تجربه‌ای-اندیشه‌ای» است؛ یعنی با تجربه‌کردن به تنقیح و درک آن می‌‌پردازیم. بدون آزمودن آزادی نمی‌‌توانیم به درک روشنی از آن دست یابیم؛ یعنی تا آن را تجربه نکرده باشیم، نمی‌‌توانیم تأثیر آن در نوآوری و شکوفایی و خطرات آن را در هرج‌ومرج و تجزیه‌طلبی دریابیم.
 
سرمقاله روزنامه اعتماد به قلم عباس عبدی، به موضوع دستگاه قضایی و فلسفه وجودی دیوان عدالت اداری و حق قانونی شهروندان مبنی بر شکایت از دستگاه‌های اجرایی به این نهاد پرداخت؛
ه عبارت ديگر در قانون اساسي حساب ويژه‌اي براي رسيدگي به اين‌گونه مظالم گشوده شده است. پس از انقلاب چند عامل باعث شد كه شكاف ميان اين تصميمات با حقوق اساسي مردم بيشتر شود. اولين آن بي‌اعتبار دانستن قوانين رژيم گذشته در ذهن برخي بود. دوم نيز غلبه روحيه انقلابي بود، به نحوي كه گويي بايد فرا قانوني عمل كرد. سوم فقدان يا ضعف و تازه‌كار بودن نهاد تاسيس شده براي رسيدگي كردن به شكايات عليه دولت بود و بالاخره ناآشنايي و حتي بيگانگي مديران با مفاهيم حقوقي و اهميت آن بود. با گذشت زمان هر چهار عامل تخفيف يافت و انتظار مي‌رفت كه كم‌كم شاهد اين‌گونه تضييع حقوق نباشيم. ولي ظاهرا اين فرآيند ادامه دارد به‌طوري كه دو سال پيش مسوولان ديوان اعلام كردند سالانه 10درصد بر ورودي پرونده‌هاي اين ديوان افزوده مي‌شود و بايد بپذيريم كه اين روند خطرناك است و نشانگر وجود بحران در روابط اداري و حقوقي ميان مردم و حكومت است.
 
روزنامه همشهری به قلم حسن رشوند «ظلم به نظام» را موضع سرمقاله خود قرار داد و به تبیین نمونه‌هایی از آن پرداخت؛
می‎توان گفت واژه «ظلم» به‎دلیل تأثیرگذاری عاطفی آن بیشترین کاربرد را درمیان افراد جامعه به‎ویژه در مشاجرات شخصی بین 2یا چند نفر داشته‎است؛ چرا که کسی یا کسانی هستند که خود را مظلوم و طرف مقابل را ظالم می‎پندارند و با وجود آشکار بودن مرجع ظلم، کمتر کسی است که خود را مرجع ظلم بداند. چنین افرادی معتقدند همواره مورد ظلم واقع شده‎اند. این وضعیت وقتی یک طرف بحث حکومت باشد، کار را سخت‎تر می‎کند، چراکه در افکارعمومی حکومت را دارای ابزار قوه ‎قهریه و افراد را فاقد چنین ابزاری می‎دانند. درچنین شرایطی، بخش زیادی از جامعه بدون بررسی موضوع، پشت فردی قرار می‎گیرند که خود را مظلوم معرفی کرده‎است. از نگاه غلط افکارعمومی، حکومت به‎دلیل برخورداری از قوه‎ قهریه همچون پلیس، دستگاه‎های امنیتی و قضایی می‌تواند از حقوق خود دفاع کند و این افراد هستند که فاقد این ابزارند و نمی‌توانند از خود نسبت به ظلمی که بر آنها روا داشته شده، دفاع کنند. هر روز که صفحه‎ای به صفحات عمر انقلاب‎اسلامی و نظام برآمده از آن افزوده می‎شود، شاهد رفتارهایی نه‎تنها از سوی جریان معاند و دشمنان تابلودار نظام، بلکه ازسوی جریانات سیاسی و حتی افرادی هستیم که ظلم به نظام مبنای رفتار آنها بوده‎است.
 
 
روزنامه جوان در سرمقاله خود به تحلیل تأثیرات سفر منطقه‌ای رئیس جمهور آمریکا پرداخت. عباس حاجی‌نجاری در این یادداشت، سفر بایدن را شکست خورده و نشانه‌ای از شکست و استیصال توأمان او و میزبانانش دانست؛
 درک چرایی نگرانی این رژیم‌ها(میزبانان رئیس جمهور آمریکا) از افزایش توان نیرو‌های مقاومت و تشکیل ائتلاف برای مقابله با آن‌ها چندان دشوار نیست، رژیم صهیونیستی در عین درگیر شدن با یک بحران داخلی که به زمینه‌های فروپاشی و نابودی داخلی آن شدت بخشیده است، به‌گونه‌ای که نفتالی بنت در روز‌های پایانی دولت خود از احتمال وقوع جنگ داخلی میان صهیونیست‌ها در سرزمین‌های اشغالی سخن به میان آورده بود، با روند فزاینده قدرت و نفوذ نیرو‌های مقاومت فلسطین در سرزمین‌های اشغالی مواجه است و تسری مقاومت به سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ به کابوس اصلی صهیونیست‌ها تبدیل‌شده و این در حالی است که فراخوان‌های رژیم برای انسجام میان صهیونیست‌ها از طریق پرچم گردانی در بیت‌المقدس و تلاش برای تخریب مسجدالاقصی نیز نتوانست به حرکت فراگیری در میان صهیونیست‌ها تبدیل شود و فلسطینی‌ها و نیرو‌های مقاومت آن‌ها را ناکام گذاشتند، و این ناکامی هم در فروپاشی دولت بنت و انحلال پارلمان این رژیم مؤثر بود.
میزبان دیگر سفر بایدن یعنی رژیم سعودی نیز که ناتوانی‌اش در برابر مقاومت انصارالله به‌رغم حمایت بیشتر از شش کشور غربی عیان است و بهره‌گیری از مزدوران آفریقایی و تکفیری هم برایش سودی نبخشیده و نهایتاً یک آتش‌بس شکننده را برای حفظ آبروی خود و کشور‌های غربی ترجیح داده است، اکنون تلاش دارد که با سفر بایدن به عربستان و تشکیل این ائتلاف بتواند اعتباری برای محمد سلمان کسب و با پشتوانه صهیونیست‌ها و امریکایی‌ها از بحران یمن ر‌هایی یابد. واین در حالی است که پذیرش خفت انجام پرواز مستقیم تل‌آویو به جده می‌تواند لکه سیاهی در کارنامه سران رژیم سعودی باشد.
 
روزنامه دنیای اقتصاد، تیتر نخست خود را به «کوچ جمعی دانش‌بنیان‌ها» اختصاص داد. این روزنامه در گزارش خود به روند رو به افزایش مهاجرت کارآفرینان دانش‌بنیان پرداخت و نسبت به پیامدهای آن هشدار داد؛
اگرچه توسعه فعالیت‌های دانش‌بنیان در سال جاری، نهادها و دستگاه‌های اجرایی را به سمت حمایت از این کسب‌وکارها به حرکت درآورده، اما آژیر کوچ جمعی دانش‌بنیان‌ها به صدا درآمده است. موضوعی که پیش‌تر از سوی بخش خصوصی نسبت به آن هشدار داده شده‌بود. اما روز گذشته معاون وزیر صمت از مهاجرت این شرکت‌ها خبر داد و آن را خطرناک دانست. به گفته علیرضا شاه‌میرزایی، این روزها نخبگان شناسایی می‌شوند و به‌صورت تیمی از کشور خارج می‌شوند. کارشناسان عنوان می‌کنند که دلیل اصلی این مهاجرت به «مشکلات مالی شرکت‌های دانش‌بنیان»، «تحریم‌های بین‌المللی» و به دنبال آن «بازارهای محدود» برمی‌گردد. هرچند بسته‌های مختلفی از سوی وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های اجرایی برای تقویت بنیه مالی دانش‌بنیان‌ها تدوین شده است، اما فعالان اقتصادی بر این باورند که حمایت‌های مالی از طریق وام‌های ارزان، خطر ایجاد بی‌رویه شرکت‌های دانش‌بنیان را تداعی می‌کند و رانت‌هایی که به‌واسطه این شیوه به‌وجود می‌آید، خروج کارآفرینان واقعی را رقم می‌زند. در این راستا کارشناسان اعتقاد دارند در شرایطی می‌توان مانع از خروج کارآفرینان واقعی شد که اصلاح شیوه حمایت مالی از شرکت‌های دانش‌بنیان، رفع تحریم‌ها، کمک به توسعه بازار شرکت‌های دانش‌بنیان و پیوستن آنها به زنجیره ارزش جهانی محقق شود. 
Share/Save/Bookmark
کد مطلب: 19892